نتایج جستجو برای عبارت :

ثبت الگوی رانندگی راننده اتوبوس های شهری و پارامترهای مربوط به آن

سوار اتوبوس شهری بودم. به این فکر افتادم که بد رانندگی کردن راننده اتوبوس چقدر بر اصطحلاک اتوبوس تاثیرگذار است. ابعاد اجتماعی و فرهنگی و قانونی قضیه به کنار. انسان زمانی که چشمی بالای سر خود نبیند قطعا سرکشی می کند در هر جایگاه و مقامی. 
با این سامانه بلیت الکترونیکی که برای اتوبوس های درون شهری راه افتاده، خیلی از مشکلات حل شده و خیلی دیگر با همین سامانه و اندکی شعور مدیریت قابلیت حل دارد. از مشکلات حل شده می توان به نبود پول خرد و مکانیزه شد
 
 
با اقدام به موقع مسافران و راننده این اتوبوس به سرعت از وسیله نقلیه تخلیه شدند و به کسی آسیب وارد نشد.
، یک دستگاه اتوبوس مسافربری که از جیرفت به سمت کرمان در حال حرکت بود بامداد امروز در مجاورت تونل آذر دچار حریق شد، با اقدام به موقع مسافران و راننده این اتوبوس به سرعت از وسیله نقلیه تخلیه شدند و به کسی آسیب وارد نشد.
مسافر تاکسى آهسته روى شونه‌ى راننده زد.چون میخواست ازش یه سوال بپرسه. راننده داد زد، کنترل ماشین رو از دست داد، نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس، از جدول کنار خیابون رفت بالا، نزدیک بود که چپ کنه، اما کنار یه مغازه توى پیاده رو، متوقف شد.
براى چندین ثانیه، هیچ حرفى بین راننده و مسافر رد و بدل نشد.
تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هى مرد! دیگه هیچ وقت، این کار رو تکرار نکن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندى!مسافر عذرخواهى کرد و گفت: من نمیدونستم که
چگونه در مسافرت ها بهترین و بد ترین رستوران را از هم تشخیص دهیم؟!
سعی کنید وارد رستوران هایی که مقابل آنها اتوبوس پارک کرده نشوید! یک قانون بین المللی بین راننده های اتوبوس و رستوران داران بین راهی وجود دارد که میگه: مسافر از شما… و غذا، سیگار رایگان برای راننده ها و شاگردان اتوبوس و همچنین شستشوی رایگان اتوبوس از ما ..
به عبارتی مسافران قربانی خدمات رایگانی که رستوران داران به راننده های اتوبوس می دهند، می شوند
ولی بی شک موقع سفر رستوران
راست می‌گویند راننده‌ی اتوبوس سکته کرده است، اما راننده‌ی آن اتوبوس نه، راننده‌ی این اتوبوس. این کشور پر است از رانندگانی که سکته‌ی مغزی کرده‌اند. آن دائم الخمرهایی که مست قدرت می‌رانند و دوربین‌ها را از کار می‌اندازند. مسافر، دانش‌آموز زاهدانی‌ باشد یا دانشجوی تهرانی، کشاورز اصفهانی باشد یا کارگر اهوازی، اتوبوس راهیان نور و پر سر و صدا باشد یا هواپیمای عاشق کوه و یاسوج و دنا ، قطار سوخته‌ی تبریز باشد یا کشتی سوخته‌ی سانچی، کهریز
مسافر تاکسی، آهسته روی شونه‌ی راننده زد، چون می‌خواست ازش یه سوال بپرسه… راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد… نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون رفت بالا… نزدیک بود که چپ کنه… اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد… برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم فرما بود، تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی! مسافر عذرخو
سوال اول:
بعضی از ماهها ۳۰ روز دارند بعضی ۳۱ روز چند ماه ۲۹ روز دارد؟
سوال دوم:
آخر دنیا چیست؟
سوال سوم:
فرض کنید راننده یک اتوبوس برقی هستید.
در ایستگاه اول 6 نفر وارد اتوبوس می شوند ، در ایستگاه دوم3 نفر بیرون می روند و پنج نفر
وارد می شوند . راننده چند سال دارد ؟ 
لطفا با دید متفاوتی به سوالات نگاه کنید
آروم آروم جوری که خواب بچه هایی که بغل مادراشون بودن نپره تو ایستگاه یکی مونده به آخر نگه داشت . یک خانم مسن اومد جلوی در راننده و قبض گازش که یه کاغذی_ که میخورد بهش اخطار قطع باشه _بهش چسبیده بود  رو نشون راننده داد و گفت: آدرسش رو ببین ! چه خطی میره این جا؟ راننده اتوبوس همون طور که نشسته خم میشه سمت در راننده ،که خانم مسن پایینش واستاده ، برگه رو با دقت یه نسخه شناس که دنبال علائمی برای تایید نظریش میگرده نگاه میکنه ، اول زیر لب چیزی میگه که ا
داشتم برای لیلی شکلک در میاوردم که مسافر آخر سوار شد، همان خانوم مهربونی که وقتی وارد ایستگاه شد بهم لبخند زد و گفت morgen :) شارژ کارت اتوبوسش تموم شده بود و کارت پول همراه نداشت. شروع کرد با راننده چونه زدن که خب من الان کارت پول همراهم نیست و دارم می‌روم کلاس زبان و دیرم شده و ... راننده هم شوخی نداشت می گفت که برو از اون فروشگاه کنار خیابون کارتت رو شارژ کن و با اتوبوس بعدی بیا و خب به من مربوط نمیشه که کلاست دیر شده و خب حالا که کارت پول نداری، ن
به گزارش همشهری آنلاین امروز سایت «independent» انگلیس بخش جدیدی از مصاحبت های دیروز متصرف ایرلندی پرسپولیس را منتشر کرد. استوکس تو این بخش بوسیله روایت تادیب شدنش از سوی روی کین داخل زمان حضورش درون ساندرلند می پردازد. استوکس درباره این ماجرا، گفت: نصیب به دلیل تاخیر یک دقیقه ای اتوبوس آویشن را از مشت دادم. وقتی به باشگاه رسیدم، دیدم اتوبوس درهایش ودیعه شد و حرکت کرد. دیدم که درهای اتوبوس آویشن باز بود اما روی کین(سرمربی وقت) بوسیله راننده اجاز
 
برای مرخصی از ایلام به تهران می آمدم، نزدیک کرج، نماز صبح داشت قضا می شد، از راننده خواستم اتوبوس را نگه دارد تا نماز بخوانم. راننده گفت تا تهران توقف نداریم. دید اصرار می کنم، بالاخره اتوبوس را نگه داشت. هوا سرد بود. در عرض دو سه دقیقه نماز را خواندم. وقتی برگشتم دیدم اتوبوس رفته و ساکم را هم برده است.
 
خاطرات شهید حسن باقری
منبع: ملاقات در فکه، ص 39
خواستم با کالسکه لیلی از در جلوی اتوبوس وارد بشم که راننده در را باز نمی‌کرد و هی ایما و اشاره که از در وسط بیایید بالا!
سر کالسکه رو کج کردم به سمت در وسط اتوبوس و منتظر موندم مسافرها پیاده شدند، وقتی با کالسکه جا گیر شدیم، دیدم که وسط راهروی ابتدای اتوبوس یه سگ خوابیده اندازه گراز :دی خب قاعدتا لجم گرفت و تو دلم گفتم که به! بیا! سگ عزیز بر کالسکه بچه اولویت داشته! صاحب سگ هم همون جا در صندلی اول نشسته بود و با راننده گپ می‌زد و من هر چند یکبار ن
سلام
یک مقاله در مورد ردیاب اتوبوس (vndhf hj,f,s) و کاربرد های آن در ترمینال های مسافر بری در سایت جیپیران نوشته شده. برای مشاهده ردیاب اتوبوس و قیمت ردیاب روی لینک زیر کلیک کنید.
ردیاب اتوبوس یکی از انواع ردیاب خودرو ماهواره ای است. که مختص اتوبوس های بین شهری و سیستم میدیریت ناوگان اتوبوس رانی ساخته شده. همچنین نرم افزار ردیابی اتوبوس با امکانات کاربردی بررسی شده است.
ردیاب جی پی اس اتوبوس هشدار های مورد نیاز را به مالکان اتوبوس و یا شرکت های مسا
{حکایات و تشرّفات - شماره 31}
 
ماجرای تعمیر اتوبوس حامل مسافر
 
صدای اذان از رادیو بلند شد، جوانی که صندلی کنار من نشسته بود بلند شد و به راننده گفت: نگه دار نمازمان را بخوانیم. راننده با بی تفاوتی جواب داد: الان که نمیشود، هروقت رسیدیم میخوانی. جوان با لحن جدی گفت: میگویم نگه دار... سر و صدا بلند شد، دستِ آخر نگه داشت، جوان نمازش را در جاده خواند و آمد کنارم نشست...
پرسیدم چه دلیلی داره که اینقدر برات نماز اول وقت مهمه؟ گفت: آخر من به امام زمان تعهد
به هرحال دیر یا زود به ما می‌رسند. امیدها، آرزوها، امیال، معجزه‌ها، جادوها، تمام آنچه می‌خواهیم و گهگاهی امید به دست آوردن‌شان یا یأس از دست دادن‌شان  باعث خارش روح‌مان می‌شود.همه‌شان مثل راننده اتوبوس‌های وراج در همان ایستگاه اول ایستاده‌اند و حواسشان به مسافران منتظر در ایستگاه‌ها نیست.اما آخرش که چه؟به هرحال باید حرکت کنند و مسافران‌شان را سوار کنند!  
 
 
 
پیرمرد روی صندلی نشست و خوب که جاگیر شد گفت: آقای راننده من صادقیه پیاده میشم.
راننده: پدر جان ما میریم متروی ارم سبز.
پیرمرد: خب منو صادقیه پیاده کن.
راننده : ما اصلا صادقیه نمیریم.
پیرمرد : پس من چیکار کنم؟
راننده در حال پیچیدن داخل ستاری : ایستگاه بعدی پیاده شو، سوار ماشینای صادقیه بشو.
پیرمرد بلند شد و رفت جلو کنار راننده ایستاد. به ایستگاه نزدیک شدند، یک اتوبوس در ایستگاه مشغول سوار و پیاده کردن مسافر بود.
راننده : پدر جان باید سوار این
به نام خدا
اتوبوس VIP پیدا نمی‌شود. حالا باید این همه(!) راه را با یک اتوبوس خیلی خیلی معمولی بروم. کنار خانمِ جوانِ سرماخورده ای می‌نشینم. پدر و مادرم رفته‌اند و این بغض رهایم نمی‌کند.
ابرهایی که نه می‌بارند و نه می‌روند، صدای دعوای یک زن و شوهر با راننده برای صندلی، یک لاکپشت عروسکی که زیر آینه تاب می‌خورَد، دو پرچم کوچک بارسلونا و منچستر یونایتد که اصلاً نمی‌دانم برای چه نصب کرده اند، دو برچسب آدیداس بالای هر دو در اتوبوس.
گلویم درد می‌
من دیشب راه افتادم با اتوبوس اومدم تهران از شهرمون. و من همیشه از بس استرس مسیر دارم، هیچ وقت خوابم نمیبره و تا صبح جاده رو نگاه میکنم. میترسم راننده یه وقت خوابش بگیره، یا حتی میترسم راننده سکته کنه. از کنار این نفت‌کشا هم که رد میشیم فقط به دقت نگاه می‌کنم و نفسم در نمیاد. بدترین قسمت جاییه که یه ماشین سنگین تو جاده هست، یه کامیون داره ازش سبقت میگیره و در همون حین اتوبوس هم وارد سبقت میشه، من همش میگم خب الان اگه خدای نکرده یک ثانیه این کامی
(عکس دانش آموزان کلاس اول مدرسه ریحانه دشتک)
شما چطوری به مدرسه، دانشگاه یا سرکار می رین؟ آیا از وسایل نقلیه ی عمومی مثل اتوبوس استفاده می کنین؟ اگر برای رفت و آمدهای روزانه تون از اتوبوس یا سرویس  استفاده می کنین بهتره که امروز مهربونیتون رو ببرین سمت راننده های اتوبوس که الحق شغل سختی دارن. با وجود ترافیک، گرما و سرما دایم پشت فرمون هستن و با هزار و یک نفر سر و کله می زنن. اگر اتوبوس زود بیاد یه عده غر میزنن، اگر دیر بیاد یه عده ی دیگه شاکی ه
✨﷽✨
داستان کوتاه پند آموز
مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر»ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند.
پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیا
اگه بدونین چه کونی ازم پاره شد تا به اتوبوس رسیدم
می دونم بی ادبیه اما واقعا برای بیانش لازم بود همین کلمه رو به کار ببرم
یارو راننده و تعاونی تلفن بر نمی داشتن
دیر رسیدیم
با بابام دعوام شد ریدیم به هم
تو ترمینال مثه خر بدو بدو می کردیم
قلبم اومده بود تو دهنم چون اگه جا می موندم بابام جرم می داد
القصه الان تو اتوبوس در خدمت تونم
با یه کفش مجلسی کثیف و خاکی که زیرش جوراب اسپورت پوشیدم :/
تازه شلوار پامم شسته بودم خشک نشده خیس خیس پامه
تا اونجا سرد
 در حال حرکت به سمت سوریه موقع اذان مغرب و عشا به هم رزمانش گفته بود که به راننده بگن بایسته بعد راننده ی اتوبوس گفت الان جایی برا نماز خوندن پیدا نمیشه و نیم ساعت بعد به مقصد میرسیم و شهید شالیکار در جواب به آنها گفت من یک سال مراقبت کردم نماز اول وقتم را از دست ندهم شما باعث شدین که من نماز اول وقتمو از دست دادم. و خیلی ناراحت و نگران بود و سرش را به شیشه ی اتوبوس خم کرد و اشک از چشم هایش جاری شد از اینکه نماز اول وقت رو بعد از یک سال از دست داده
مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر»ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند. پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه نار
سم، کارمند عادی یک شرکت کوچک است. روزی او به خاطر کارهای اضافه بسیار دیر به ایستگاه اتوبوس رسید.او که بسیار خسته بود به خودش گفت: تا اتوبوس بیاید، کمی بخوابم. بیست دقیقه بعد، اتوبوس آمد. این اتوبوس دو طبقه بود. سم وقتی دید در طبقه دوم کسی نیست بسیار خوشحال شد و گفت: آه می توانم دراز بکشم و کمی بخوابم.
او سوار اتوبوس شد و در حالی است که به طبقه دوم می رفت، پیرمردی که کنار در اتوبوس نشسته بود به او گفت: بالا نرو، بسیار خطرناک است.
 
سم ایستاد. از قیاق
خیابان کمی شلوغ بود و آقای یوسفی، راننده اتوبوس شهری را هر چند از گاهی پا به ترمز می کرد. به هر ایستگاهی هم که می رسید، تعدادی مسافر از لابه لای هم، سوار و پیاده می شدند و با هر بار باز و بسته شدن در، سوز و سرمای پاییزی به داخل اتوبوس راه می یافت. آسمان نیمه ابری بود و خورشید سعی می کرد که خود را از لا به لای ابرها بیرون بکشد و نور و گرمای ضعیف اش را از شیشه ی اتوبوس به داخل آن عبور دهد. روی سومین تک صندلی ردیف زنانه نشسته بودم.آقای یوسفی را می دیدم
کسانی که ساکن الهیه، بهداری و دادگستری هستن کم و بیش راننده های کارسان (بهشون باید گفت مینی، مینی بوس) رو میشناسن.
یکی از اونها اسمش مسعود بود. چند روز پیش رفتم سر ایستگاه منتظر شدم بیان دیدم هیچ خبری نیست. اومدم پشت جایگاهِ ایستگاه تا زیر سایه باشم. دیدم یه اعلامیه زدن. با دیدنش خشکم زد.
خودِ مسعود بود. "جوانمرگ مسعود ریخکی". دنیا رو سرم خراب شد. اینقدر ناراحت شدم که همون لحظه اشک تو چشمم حلقه زد. ناچار شدم با اتوبوس برم خونه. تو اتوبوس هم همه در
۵
مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر همیشگی شروع به کار کرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و چند نفر هم سوار می شدند. در ایستگاه بعدی، یک مرد با هیکل بزرگ، قیافه ای خشن و رفتاری عجیب سوار شد.
او در حالی که به مایکل زل زده بود گفت: «تام هیکل پولی نمی ده!» و رفت و نشست.
مایکل که تقریباً ریز جثه بود و اساساً آدم ملایمی بود چیزی نگفت اما راضی هم نبود. روز بعد هم دوباره همین
رفیقم میگفت : ۳۰ سال پیش خواستم برم شیراز، رفتم ترمینال و سوار اتوبوس شدم. صندلی جلوم زن و  شوهری بودند که یه بچه تپل و شیرین ۳ یا ۴ ساله  داشتند. اتوبوس راه افتاد، ۱۶ ساعت راه بود. طی راه؛ بچه تپل و شیرین که صندلی جلو بود هی بسمت من نگاه میکرد و میخندید.چند بار باهاش دالی بازی کردم و بچه کلی خندید. دست بچه یه کاکائو بود که نمیخوردش. تو دالی بازی؛ یهو یه گاز از کاکائو بچه زدم،بچه  کمی خندید.
کمی بعد مادر بچه با خوشحالی به شوهرش گفت: ببین بالاخره ک
تو اوج گرما
یه ساعت دو دو تا چارتا میکنم که با مترو برم یا اتوبوس
و مترو رو انتخاب میکنم به خاطر کولرش
به این فک میکنم که باید دور دنیا بچرخم تا برسم خونه
و تهش میگم به درک! بهتر از گرمای اتوبوس و معطلیشه...
بعد همینطور که با مهدیس داریم سینه کش افتاب میریم سمت بیارتی و ایستگاه مترو 
یه دفعه اتوبوس بهشتی صادقیه ( تک اتوبوس زرد کولر دار این خط ) از جلوم رد میشه و میپرم بالا ! 
میرم ته اتوبوس میشینم و پرده رو میکشم و از نور افتاب و سرمای کولر لذت میبر
فصل اول: دیدار
همسرم فواد با کلی دلتنگی مرا به ترمینال جنوب رساند تا برای رفتن به دانشگاه راهی قم شوم. همین که وارد ترمینال شدم مرا به روزهایی برد که تنهایی، تنها همسفرم بود در این جاده غربت. لحظه ای را به یاد آوردم که تا خود قم به فواد پیامک می دادم و اشک می ریختم. 
فواد مرا تا پای اتوبوس رساند و سوار که شدم از پشت شیشه با چشمهایش مرا بدرقه کرد و رفت تا غصه چشم هایم بی تابش نکند. اتوبوس هنوز چند صندلی خالی داشت، راننده بدصدا هم با صدای بلند مسافر
جوک جدید
اگر دنیارو مثل یک اتوبوس در نظر بگیریم 
ردیف اول  و دوم سوئیس و انگلیس نشستن
ردیف سوم و بعدیا هم که امریکا و عربا 
اگه فکر کردین ما تو صندوق عقب نشستیم اشتباه میکنید اتوبوس صندوق عقب نداره ما داریم دنبال اتوبوس میدویم :)
تا سه ماه پیش می تونستم گه گداری از تپ سی یا اسنپ استفاده کنم ولی تازگی ها قیمت هاشون عجیب رفته بالا! برای همین توفیق اجباری داشتم که بیشتر سوار اتوبوس بشم. ولی این مورد همیشه منو آزار میده چرا ده ثانیه دیر به اتوبوس رسیدم یا چرا باید بیست دقیقه وایسم تا اتوبوس بعدی بیاد. این بود که همون لحظات این ایده استارت آپ اتوبوسی به ذهنم رسید.
داستان خیلی ساده است. کافی است یک ردیاب مشابه این شرکت ردیاب ایده آل روی اتوبوسها نصب بشه که موقعیتشون را به صور
بعد از رزرو بلیط اتوبوس نسخه الکترونیکی بلیط به ایمیل مسافر پست می شود. با دانلود این نسخه از ایمیل خود میتوانید بلیط را پرینت گرفته و نزد خود نگه دارید. البته چندان نیاز نیست حتما این کار را انجام دهید . نیم ساعت قبل از سوار شده به اتوبوس هم می توانید با مراجعه به پایانه مورد نظر قبوض بلیط خود را دریافت کنید. 
 
اتوبوس یکی از قدیمی ترین وسیله نقلیه عمومی می باشد که هنوز هم دارای طرفداران زیادی است. سفر با اتوبوس ویژگی ها و مزایای زیادی دارد که
لیست سایت‌های داخلی برای گرفتن بلیت اتوبوس با اینترنت ملی 
 
پایانه اولین و معتبرترین سامانه خرید و رزرو بلیط اتوبوس و قطا
 
سفر 724 آسان ترین راه رزرو و خرید بلیط اتوبوس
 
بلیط اتوبوس | مستر بلیط سامانه خرید اینترنتی بلیط اتوبوس
 
خرید اینترنتی بلیط اتوبوس | سایت علی بابا
 
 
 
 
 
لینک کانال
لینک گروه
لینک وب   
 
با ما بروز باشید
وی اظهار داشت: تمام ۲۷ مسافر این اتوبوس در سلامت کامل هستند و علت دقیق این آتش سوزی توسط کارشناسان در دست بررسی است.ملک آباد در ۴۵ کیلومتری جاده مشهد - نیشابور واقع است.
 
به گزارش خبرنگار ایلنا از مشهد، مدیر روابط عمومی سازمان آتش نشانی مشهد در این خصوص گفت: در پی این حادثه و با درخواست آتش‌ نشانی شهر ملک آباد، آتش‌ نشانان ایستگاه‌های ۹ و ۳۹ مشهد به محل حادثه در شهر ملک آباد اعزام شدند.
رضا حیدری افزود: راننده این اتوبوس مسافربری با مشاهده
 
انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و ...او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد
رویِ صندلی اتوبوس نشسته بودم و تقریباً کسی‌هم وسطِ اتوبوس سَرِپا نبود. تو ایستگاه بعدی مردی پا به سن گذاشته با چهره‌ای جا افتاده و ریشی از تَه زده و سبیلی کاملاً مردانۀ مردانه واردِ اتوبوس شد. کُلاهِ نمدی قهوه‌ای رنگی رویِ سرش داشت که گوش‌هایش را نمی‌پوشاند. چندین نفر بُلند شدند و جایشان را به‌او تعارف کردند ولی مرد قاطعانه نپذیرفت! من فقط نگاه می‌کردم. با خودم گفتم:«تعارف را کنار بذار مرد! بنشین رویِ یکی از صندلی‌ها!» اتوبوس حرکت کرد و
فقط برای چند لحظه خوابم برد. با ضربه ی آرامی که دسته صندلی جلویی به پیشانی ام زد بیدار می شوم. اتوبوس خالی شده . همین چند لحظه پیش بود که به سختی جایی برای نشستن پیدا کرده بودم. چراغِ قرمز رنگِ تابلوی بستنی فروشی توجهم را جلب می کند. تازه به خاطرم آمد در همان چند لحظه ای که خوابم برده اتوبوس دو ایستگاه از مقصد همیشگی ام رد شده است . سریع بلند می شوم و کمی با تلو تلو خوردن ناشی از حرکت اتوبوس خود را به کنار راننده می رسانم .
آقا ببخشید من خوابم برد ب
همانطور که می دانید، یکی از روش های اجاره اتومبیل، اجاره خودرو با راننده می باشد. این روش از اجاره خودرو نسبت به اجاره بدون راننده ارزان بوده و مورد پسند بسیاری از متقاضیان است. همچنین شما با اجاره خودرو با راننده دیگر ناچار به پرداخت خسارت در صورت بروز حادثه نمی باشید.
آن دسته از مسافرانی که از کشور های دیگر به ایران سفر می کنند، می توانند از این روش برای تردد در شهر استفاده نمایند. شرکت اجاره خودرو رنتینال، خدمات ویژه و متفاوتی نسبت به دیگر
امروز چه روزی بود اصن انگار قسمت نبود برم کلاس :/ لباسام پوشیدم رفتم کفشم بپوشم نبود.همه جارو گشتم نبود.زنگ زدم مامانم گفتم کفشام کجا؟ گف جا کفشی دیدم نبود بعد گفتم مامان یکم بیشتر فک کن یهو گف تو انباری :///// رفتم تو انباری اونجا بود. خلاصه که ۱۰ وقتم اینجوری گرفته شد.بعد اتوبوس اول که سوار شدم وسط راه خراب شد و خاموش کرد بعد دیرم شده بود. خواستم اسنپ بگیرم که چون به هیچی و هیچکی اعتماد ندارم زنگ زدم به مامانم اطلاع بدم که اگر ربوده شدم بدونن چجو
وقتی وارد اتوبوس شدم پیرمرد به صندلی کنار دستش اشاره کرد. من هم با ادب و احترام کنارش نشستم و چاق سلامتی کردم. اول از همه پرسید: بچه اصفانی؟
گفتم: آره پدر جون، اما زیاد دل خوشی ازش ندارم.
دستشو از خنده روی پاهای لاغرش میزد و گفت: ایولا، باهات میشه شوخی کرد؟ آخه تو جوونی، باید شاد باشی!
آب دهانش را به سختی صاف کرد و گفت: قدیما میگفتن اگه میخوای پول در بیاری برو تیرون( تهران). اگه میخوای خرجش کنی برو شیراز. اگه خواسی بمیری بیا اصفان خودمون...
دیدم همه
 راننده تاکسی گفت: 
بهترین شغل دنیا راننده تاکسیه،
چون هر مسیری خودت بخوای میری،
هر وقت دلت خواست یه گوشه می ‌زنی بغل استراحت می ‌کنی،
هی آدمهای جدید و مختلف می بینی، حرف‌های مختلف، داستان ‌های مختلف.
گفتم: خوش به حالتون. 
راننده گفت: حالا اگه گفتی بدترین شغل دنیا چیه؟ 
گفتم: چی؟ 
راننده گفت: راننده تاکسی،
چون دو روز کار نکنی دیگه هیچی تو دست و بالت نیست، 
از صبح هی کلاچ، هی ترمز، پادرد، زانودرد، کمردرد، 
با این لوازم یدکی گرون، یه تصادفم ب
♦️جزییات اجرای فاصله‌گذاری اجتماعی در اتوبوس‌ها از شنبه/ رزرو صندلی اتوبوس دربستی 
مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران:
از روز شنبه مسافران با علامت‌هایی بر روی صندلی‌های اتوبوس مواجه می شوند.
بر روی صندلی‌های ۲تایی، تنها یک نفر می‌تواند بنشیند و صندلی خالی نیز با علامت مشخص می شود؛ همچنین در کف اتوبوس‌ها علامتی نصب خواهد شد که مردم را به رعایت فاصله گذاری اجتماعی دعوت می کند.
اگر اتوبوس، دارای مسافران زیادی بود، مردم از سوار شد
مردی میانسال در اتوبوس واحد نشسته بود
از این و آن می پرسید: ببخشین ایستگاه آخر این اتوبوس کجاست؟ اونجا مسجد هم هست؟
پرسیدند: چی شده؟ چرا ایستگاه آخر؟ چرا مسجد؟
...
مرد میانسال پاسخ داد: من بیکار شدم. نمی خوام زنم و بچه هام متوجه بشن و شرمنده اون ها بشم.
با اتوبوس واحد وقت می گذرونم و تو مسجدها بی دلیل می نشینم تا شب بشه و وقتی همه خوابن برم خونه.
...
خیلی دلم رو سوزند. طفلکی
 عنوان این پست رو شما بگید؟
اکثر شغلهایی که وجود داره علاوه بر بعد شغلی که داره یه بعد اون به منظور رفاه حال مردم  هم داره اما
متاسفانه اون بعد رفاه حال مردم  نادیده گرفته میشه وفقط هدف شده کسب سود منفعت خودشخص
مثلا همین وسائل نقلیه عمومی رو .حالا شهرهای بزرگ خوبه خط بندی هستند ول شهرهای کوچک نه
هرکی هرمسیر بخواد میره دیگه بقیه هم هیچ حالا این به کنار اون مسیری هم که نمیره  به مشتریش
میگه اگه فلان قیمت بدی میبرم خداییش این انصافه که تاکسی دار
خواهرم یکی از مدارس فرهنگ درس میخونه
راننده سرویس یکی از بچه ها می‌خواسته یکی از بچه ها رو ببره بلا سرش بیاره مامانش که شکایت کرده مسئول سرویسه به دانش آموزه گفته بوده اگه مشکلیه بگو مامانت اینا خودشون بیان دنبالت :||| اون راننده رو اخراج کردن ولی قشنگ بی مسئولیتی و بیشعوری موج مکزیکی میزنه ماشالا
پ.ن: رانندهه چهل سالش یوده ها مردک عوضی
1چه بودیم؟ چه شدیم؟ #جشن_الله_اکبر
روزگاری جشنهای ما اینگونه بود. جشن ولیعهد دار شدن مردم. کسی که با کودتای آمریکا روی کار آمده پسر دار شده پسری که قرار است حاکمیت و پول کشور را به ارث ببرد. ..امروز آغاز چهل سال روی پای خودمان بودن ما است. امروز جشن ، #جشن_مردم است...خوب یا بد هر چه هستیم خودمانیم. خودمان.....جشنهایی که عمقش عزا بود نابود شد. بعد پهلوی ها یاد گرفتیم هیچ اراده ای مانع اراده ما نیست. ..اراده پهلوی با همه قدرتهای پشت سرشاراده صدام با همه
توی ایستگاه اتوبوس در تاریکی و سرما و همهه ی بی مورد ِ باد ایستاده بودم . برای چند لحظه دست به سر کردن غصه ای که این روزها به جانم افتاده،  زیر لب تصنیف غریبانه ای را می خواندم ، یکهو صدای زنی میانسال با قد و بالای میانه که چادر خیلی براق سرش بود و رویش را هم محکم گرفته بود تصنیف خوانی ام را قطع کرد : ببخشید خانم ! خانم با شمام ! من : جانم حاج خانم ؟ او :  اینجا اتوبوس صارمی هست ؟ من : بله ، او : خیلی سرماست ، دو بار از وَن های اول کوثر پیاده شدم توی این
اتوبوس‌های شهری وقتی کهنه و مستعمل می‌شوند در موارد عجیب‌وغریبی مورداستفاده قرار می‌گیرند. یکی از عجیب‌ترین این موارد تبدیل اتوبوس بنز 302 به کامیون است! در این اتوبوس سقف قسمت عقبی بریده ‌شده و فضایی مسطح برای حمل بار تعبیه شده است؛ بنابراین اتوبوس 302 با تغییر کاربری تبدیل به یک کامیون موتورعقب شده که به جابجایی تانکر گازوئیل مشغول است
هدف از اجاره خودرو، رفاه و آسایش است. در این بین بسیاری از افراد بر این باور هستند که اجاره خودرو بسیار مقرون به صرفه است.
یکی از روش های اجاره اتومبیل، اجاره خودرو با راننده می باشد. این روش از اجاره خودرو نسبت به اجاره بدون راننده ارزان بوده و مورد پسند بسیاری از متقاضیان است.
آن دسته از مسافرانی که از کشور های دیگر به ایران سفر می کنند، می توانند از این روش برای تردد در شهر استفاده نمایند. شرکت اجاره خودرو رنتینال، خدمات ویژه و متفاوتی نسبت
سفر از بهترین و لذت بخش ترین کارهای زندگی هر فرد است . سفر به خارج از کشور ، دیدن محیط جدید ، آشنایی با فرهنگ های مختلف ، غذاهای متنوع و افراد جدید رنگ و بوی تازه ای به زندگی میبخشد . خیلی از افراد سفر به کشور دیگر را سخت و یا غیر ممکن میدانند چرا که فکر میکنند هزینه های لازم را ندارند  ما در این مقاله به شما توضیح میدهیم که میتوان با هزینه های مقرون به صرفه هم به کشوری دیگر سفر کرد . ترکیه کشوری هست که شما به راحتی میتوانید با اتوبوس به آنجا سفر ک
از مجموعه اتومبیل سازی بنز در شرکت رنتینال (بهترین اجاره خودرو تهران) مدل های زیر قابل اجاره هستند:
BENZ C200
BENZ E200
BENZ S500
BENZ CLS 550
BENZ E350
BENZ E250
اجاره این خودرو ها به دو صورت با راننده یا بدون راننده امکان پذیر است.
اجاره خودرو های بنز با راننده: این روش از اجاره اتومبیل برای آن دسته از عزیزانی که مدارک کافی برای اجاره خودرو بدون راننده را ندارند بسیار مناسب می باشد. سازمان ها و ارگان های خصوصی و دولتی می توانند هر تعداد از مدل هایی که مورد نظرشان است ر
مسافر تاکسی آهسته روی شونه‌ی راننده زد چون می‌خواست ازش یه سوال بپرسهراننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست دادنزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس…از جدول کنار خیابون رفت بالا…نزدیک بود که چپ کنه…اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شدبرای
چندین ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم
فرما بود تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: "هی مرد! دیگه هیچ وقت
این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!"مسافر عذرخواهی کرد
دارم کم کم به خوابگاه عادت میکنم ,به اتاق آروم و تخت قشنگم,به دانشگاه خیلی خوشگلمون و به کلاس های درس... از خوابگاه تا دانشکده مسیر واقعا قشنگی داره که از کنار جنگل رد میشه  و گاهی صدای پرنده ها این فضا رو روح نواز تر میکنه... تعطیلات اخیر رو رفته بودم خونه , خونه که برای هر کسی معنای خودشو داره ,واسه من خونه یعنی خونواده یعنی پدر و مادر.... قشنگ بود ,,به تنم چسبید و با حس خوبش راهی شهر دانشگاهم شدم... 
توی اتوبوس ,صندلی جلو نشسته بودم و تمام مسیر به ر
امروز رفتم مصدق. یه مودم مبین نت داشتم که بردم مرجوع کنم. هوای اتوبوس کلافه کننده بود. فکر کنم راننده به جای کولر، بخاری روشن کرده بود.
پسری صندلی جلوی من نشسته بود. حداکثر شانزده هفده ساله. همون لحظه ای که اومدم تو اتوبوس محو زیبایی خیره کننده اون شدم.
موهایی طلایی، پوستی مثل برف، چشم هایی رنگی، بدنی کاملاً متناسب. تا به حال در عمرم کسی رو به این زیبایی ندیده بودم.
دوستش کنارش نشسته بود. با هم میگفتن و میخندیدن. هی عرق میکرد. یه دستمال کوچولو دس
دیشب ,همانجا ,روی قالی دراز کشیده بودم یک پتو رویم کشیدم و هق هق ارامی میکردم کا صدایم را نشنود ,صدای گریه کردنم را.... همانجا خوابم برد و صبح که بیدار شدم او رفته بود ,,,,دیدم گوشی ام کنار تختش است مشخص بود که آن را گشته ,من که چیزی برای پنهان کردن نداشتم ,طلا که پاکه چه منتش,به خاکه ,,,قرار بود عصر خودش بیاید و من را برساند ,قرار بود حالا که سرماخورده ام تنهایی با اتوبوس دراین زمستان راهی خوابگاه نشوم ,اما نمیتوانستم فضای خانه را تحمل کنم ,لباس هایم
پاشایی از توقیف یک دستگاه اتوبوس دیگر در خوی خبر داد و تصریح کرد: این اتوبوس با حمل ۳۳ ثوب لباس، ۱۳۰ کیلوگرم میوه خارجی، ۱۰۰ لیتر روغن زیتون، ۴۰ کیلوگرم برچسب خارجی، یک عدد قطعه تراشکاری و ۵۵ عدد کابل شارژ از ماکو به تهران در حال حرکت بود.
 
 
بیت‌الله پاشایی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در ارومیه در ارتباط با اهم کشفیات انجام شده در خوی در یک هفته گذشته اظهار کرد: در یکی از این عملیات‌ها ماموران انتظامی مستقر در ایستگاه ایست و بازرسی ای
اتوبوس آمبولانس
اتوبوس آمبولانس یکی از امکانات پیشرفته اورژانس پیش بیمارستانی در صحنه حوادث و بحرانها می باشد.
 
این اتوبوس آمبولانسها ویژه حوادث جاده ای و اورژانس 115 بوده و دارای 9 تا ۱۳ تخت برای رسیدگی و درمان حادثه دیدگان حوادث جاده ای و حوادثی چون زلزله و سیل می باشدکه بعضآ  قابلیت افزایش به 15تخت خواب را نیز دارد. یکی از مزایای اتوبوس آمبولانس این است که با تغییراتی در تجهیزات داخلی آن می توان با کمک حداقل 3 دستگاه اتبوس آمبولانس در کنار
بیدار شدم. خیال می‌کردم رسیده‌ایم مشهد. یک چشمی و با موهایی پریشان از پسری که روی صندلی ردیف کناری من نشسته بود پرسیدم «الان باید پیاده شیم یعنی؟» متوجه نشد که با او صحبت می‌کنم. مرد جوانی که کنارش نشسته بود از من پرسید «ترمینال مشهد منظورته؟» گفتم آره. گفت «نه، هنوز نرسیدیم.» یکی از کسانی که توی اتوبوس کار می‌کرد آمد و با لبخند گفت «نماز و سرویس بهداشتی. نیم ساعت دیگه نگید چرا نگه نداشتید.» سریع پوشیدم و رفتم پایین. طلوع خوش‌رنگی بود. ولی ا
من واقعا نمیدونم مردم از گرونی بنزین خوشحالن یا ناراحت؟؟؟ والا از وقتی گرون شده بشدت خیابونا شلوغتر شده!!! همش ترافیکه
حقیقتا دیگه حوصله و اعصاب رانندگی تو ترافیک و شلوغی و این رانندگی های (خیلی عذرخواهم) چهارپا گونه ی خیلی از راننده هارو ندارم
و البته ۳۰ لیتر بنزین در ماه هم کفاف رفت و امدهای بنده رو نمیده ضمن اینکه پمپای گاز هم کمن هم شلوغن و عملا باید کلی بنزین بسوزونی تا بتونی گاز بزنی!! بعدم تا برگردی یه خونش خالی شده! ۲یا نهایتا ۳ روز عمر
 
ساعت دوازده شب سوار اتوبوس شدیم و صبح حول و حوش ساعت هفت صبح اصفهان بودیم .
با ترانه معروف میخوام بِرم به اصفهان که از پخش کننده راننده صدایش به گوش می رسید و در حالیکه گردنردیم بخاطر خواب بر روی صندلی اتوبوس کاملا خشک شده بود و حرکت نمی کرد بیدار شدم بالاخره در نصف جهان بودیم!
شاید باورتان نشود ؛ سالها بود که می خواستم به اصفهان بروم و هرگز فرصت و شرایطش پیش نیامده بود.
حالا اگه به حساب خلوتی صبح جمعه ها نگذاریم اولین چیزی که در بدو ورود نظرم
صبح که از خونه زدم بیرون به امید سوار شدن اتوبوس خط واحد، پول نقد زیادی همراه خودم نبرده بودم. از شانس  بدم یا بهتره بگم بی برنامه گی  شرکت اتوبوس رانی اتوبوسی نبود و مجبور شدم با تاکسی برم نادری اونجا هم تا مسیر بعدی باید تاکسی سوار میشدم. عجب بارونی گرفته بود پول تاکسی هم که نداشتم! بلاخره عابر بانک یافتم و پول نقد گرفتم و بدو بدو سوار تاکسی شدم. بارون توی مسیر وحشتناک شده بود  اصلا روبرو دیده نمیشد! راننده پسر جوونی بود منم بدون چتر تا در دف
 
استاد کاظمی توضیح داد: با نزدیک شدن به فصل سرد و افزایش ذرات آلاینده هوا، وظیفه سازمان است تا با نظارت بر سلامت و ایمنی اتوبوس هایی که در سطح شهر تردد می کنند، سهم خود را در کاهش آلودگی ها ایفا کند.
 
رئیس سازمان حمل و نقل بار و مسافر شهرداری کرج، گفت: با شروع فصل مدرسه، تعداد اتوبوس ها در خطوط پرتردد شهر افزایش می یابد.به گزارش تین نیوز به نقل از ایسنا، مجید استاد کاظمی اظهار کرد: علی رغم این که راه اندازی خطوط اتوبوس ویژه مدارس در قانون مشخص
داشتم راجع به یه موضوعی دنبال عکس میگشتم رسیدم به پست زیر
 
 
جلوی دیکتاتور شدن اسنپ را بگیریم ( کلیک )
که کلا درباره این صحبت کرده که مسافر محترم ، 2 بار در یک روز سفرش رو لغو کرده و از طرف اکانت مسافر از طرف اسنپ مسدود شده.
 
لیست سوالات مطرح شده درباره اسنپ
سوال 1 : چرا در اسنپ  بلاک شدم؟؟؟بعد اون همه سفر؟؟؟سوال 2 . راننده ای که بعد از قبول سفر ، اون سفر رو لغو میکنه چه تنبیهی براش در نظر گرفته میشه؟؟؟سوال 3 . فاصله راننده با مسافر زیاده و چرا اسنپ
دلم برای نوشتن تنگ میشه! بیشتر از نوشتن برای لحظه های مکث زندگی دلتنگم
دوست دارم بازم یه دفتری داشته باشم که خیلی بهم حس نوشتن بده و از دیدنش خوشحال بشم! راستی چه قدر شهر بدون اتوبوس ها دلگیر شده! البته شهر رو هم فقط توی فاصله ای که توی اسنپ نشستم می بینم! هیچ کجا مثل صندلی های اتوبوس برای تماشای یه شهر خوب نیست ...
 
آدم تا وقتی تنهاست لحظه ها انگار با تامل و زور می گذرن ، اما وقتی تنها نیستی انگار سوار هواپیما شده باشی! همه چیز تند می گذره! 
تقریبا سه روز تو یزد موندیم. روز اول به دیدار با خانواده برادر همسر گذشت. روز دوم یه دوری توی یزد زدیم و قرار بود روز سوم بعد از ناهار به سمت استهبان حرکت کنیم.
از اونجایی که استهبان اتوبوس مستقیم نداشت باید بلیط نیریز میگرفتیم. صبح همسر بی‌حال بود. اینترنتو هم که چک کردیم دیدیم برای نیریز بلیط ساعت ۷ میاره، که یعنی حدود یک و نیم دو نصف شب میرسیدیم. اولش فک کردیم دیر اقدام کردیم و اتوبوس ساعت ۲ پر شده، بعد دیدیم خوش‌شانسی ما بیشتر از این حرفا
جلوی تاکسی نشسته بودم و داشتم شماره‌های به‌دردنخور را از گوشی‌ام پاک می‌کردم. پسر جوانی که عقب نشسته بود از راننده پرسید: «عمو از گوشیت راضی هستی؟» به راننده نگاه کردم. موبایل دستش نبود و داشت رانندگی می‌کرد. برگشتم و به پسر جوان نگاه کردم. پسر جوان هم به من خیره شده بود. فهمیدم که سوالش را از راننده نپرسیده و از من پرسیده است.  به پسر جوان گفتم: «با منید؟» پسر گفت: «بله، گوشیه خوبیه؟» گفتم: «چرا به من گفتین عمو؟» پسر گفت: «چی بگم؟... بگم پدرجا
مزایای عمده نصب ردیاب برای اتوبوس با توجه به مقرون به صرفه بودن و دقت بالا، تکنولوژی جی پی اس یک راه حل بسیار محبوب در زمینه رو به رشد برنامه های کاربردی مانند ردیاب اتوبوس ها شده است. هنگامیکه شرکتهای اتوبوس رانی از ردیاب جی پی اس برای مدیریت اتوبوس های خود کار گرفتند، متوجه بهبود در بهره وری از اتوبوس های خود شدند. آنها همچنان متوجه شدند که مسافران تمایل بیشتر به استفاده از اتوبوس هایی که در آنها ردیاب GPS استفاده شده است را نشان می دهند.
ما
آمار نشان میدهد رزق و روزی از ساعت 9 صبح به بعد تقسیم میشود 
 
زیرا اگرصبح زود تقسیم میکردند رفتگران راننده های اتوبوس و تاکسی معلمین و دانش آموزان عزیز همه پولدار و ثروتمند بودند 
 
اما بازاریان همه از ساعت 9 صبح به بعد سرکار میروند و پولدار و ثروتمند هستند 
 
حالا هی صبح زود بیخود پانشید
رییس مرکز اورژانس و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی کاشان از مصدوم شدن 16 نفر بر اثر تصادف اتوبوس با کامیون در اتوبان نطنز به کاشان خبر داد. حسین ریاحی اظهار کرد: در ساعت ۲۱:۵۷ دقیقه شامگاه یکشنبه نهم تیرماه تماس مردمی با مرکز ارتباطات اورژانس مبنی بر برخورد یک دستگاه اتوبوس با کامیون در حوالی عوارضی قمصر کاشان دریافت شد.
ادامه مطلب
این چند روز حسابی درگیر کار کَنده کاری و لوله کشی برای تنها اتاق خونه بودیم ، بهرحال هوا داره روز به روز سرد و سردتر می شه و نیاز به بخاری توی اتاق هم به شدت احساس می شد .. جایی که برای هواکش بود رو شروع کردیم به کندن تا رسیدیم به سقف ، با یه تیزبر که می تونم بگم حداقل 10 کیلو بود و با هیکل ورزشکاری :| داشتم از زیر به سقف ضربه می زدم تا برسم به پشت بوم دیدم کار خیلی سختی هست و رفتم بالای پشت بوم که از اونجا ضربه بزنم . سنگینی تیزبُر و وجود جاذبه زمین با
. راننده ها هم وقتی ساکمو میبینن از مقصد سفرم
می پرسن. برام جالبه که بعضیاشون سوغاتیای شهرمونو میشناسن و حتی این بار
یکی گفت که از یکی از محصولات شهرمون استفاده میکنه. شهر ما شهر کوچیکیه.
نمیدونم چرا این راننده تاکسیا باید بشناسنش. خیلی لنتین!
مزایای عمده نصب ردیاب برای اتوبوس با توجه به مقرون به صرفه بودن و دقت بالا، تکنولوژی جی پی اس یک راه حل بسیار محبوب در زمینه رو به رشد برنامه های کاربردی مانند ردیاب اتوبوس ها شده است. هنگامیکه شرکتهای اتوبوس رانی از ردیاب جی پی اس برای مدیریت اتوبوس های خود کار گرفتند، متوجه بهبود در بهره وری از اتوبوس های خود شدند. آنها همچنان متوجه شدند که مسافران تمایل بیشتر به استفاده از اتوبوس هایی که در آنها ردیاب GPS استفاده شده است را نشان می دهند.
ما
صد متر جلو تر یه خانمى کنار خیابون ایستاده بود. راننده ى تاکسى بوق زد و خانم رو سوار کرد. چند ثانیه گذشت... راننده تاکسى: چقدر رنگِ رژتون قشنگه!! خانم مسافر: ممنون. راننده تاکسى: لباتون رو برجسته کرده! خانم مسافر سایه بون جلوىِ صندلى راننده رو داد پایینُ لباشو رو به آینه غنچه کرد. خانم مسافر: واقعاً؟؟! راننده تاکسى خندید با دستِ راست دستِ چپِ خانم مسافر رو گرفتُ نگاه کرد. راننده تاکسى: با رنگِ لاکتون سِت کردین؟! واقعاً که با سلیقه این تبریک میگم! خ
پیشنهاد میکنم اول پست پایین رو بخونید
 
یک سفر با اسنپ در قالب یک مسافر ( کلیک )
 
در اونجا و بخش اولش متن زیر رو نوشته بودم که ....
" ....   در انتها هم یک مقایسه بین 2 اپلیکیشن راننده و مسافر خواهم داشت و یک نکته فوق العاده مهم در خصوص کارکرد و کیلومتر که ارتباط مستقیم با بحث بنزین داره و تبعیضی که بین مسافر و راننده گذاشته شده! قضاوت با شما.... "
 
خب در این پست مقایسه آپ اسنپ مسافر و راننده هست که ببینید اسنپ چقدر به نفع مسافر گرفته و چقدر به نفع ؟؟؟؟
روده‌هایم به هم می‌پیچید. در روزهای عادی هم با خوردن سس دل‌پیچه می‌گیرم. پیش خودم چه فکری کرده بودم که با معده‌ی خالی و آن هم وسط سفر، سس سیر خوردم؟ که به لطف ظرف سس و اصرار من برای نگرفتن پلاستیک، جهت کمک به کره‌ی زمین، سس ریخت داخل جیب پالتوی نازنینم و دستکش‌هایم هم سسی شدند. این سندروم روده‌ی تحریک‌پذیر هم از آن بیماری‌های مزخرف است. البته بیماری که به کل مزخرف است. اتوبوس هرجا که نگه داشت پیاده شدم و اول از همه رفتم سراغ توالت. آن هم چ
طرف پشت شیشه ی ماشینش نوشته «عشق من رضا»
چند حالت متصوره:
۱) ماشین مال یه خانمه و خب عشقش اسمش رضاست.
۲) راننده مرد هست و‌خب عشقش یه مرد دیگه هست.
۳) راننده اسم بچه اش رضاست و خب عاشق بچه اش هست نه مامان یا بابای بچه اش؛)
بنظرتون احتمال کدوم بیشتره؟:))
یک روانشناس می گفت که مسیر های مختلف زندگی مثل اتوبوس هایی هستند که امکان داره تا قسمتی از مسیر در کنار هم حرکت کنن ولی یکم که جلوتر بریم مسیر ها متفاوت و جدا از هم خواهند بود. مسئله اصلی اینه که ما تو اتوبوس خودمون باقی بمونیم و وارد اتوبوس و مسیر دیگه ای نشیم. در واقع کلید اصلی موفقیت پافشاری و اصرار بر مسیری هست که توش قرار داریم.
 
الان من در موقعیتی هستم که خیلی وسوسه میشم تا سوار اتوبوس دیگه ای بشم، شاید چون اون اتوبوس و مسیر به نظرم جذاب
کسی که جلوی مغازش سبد پلاستیکی میذاره که بقیه پارک نکنن , نباید شاکی بشه چرا تو لواسان یه سری که زورشون بیشتره زمین خواری میکنن. کارمندی که به ارباب رجوع میگه برو فردا بیا , نباید شاکی بشه چرا حقوقش دو هفته دیر میشه , راننده تاکسی ای که پول خرد نداره , نباید شاکی بشه چرا کارمند اداره کارشو درست انجام نمیده , مکانیکی که قطعه تعمیری رو میگه تعویض کن , نباید شاکی بشه چرا ارتوپد به جای فیزیوتراپی , جراحی تجویز میکنه. کابینت سازی که سه ماه دیرتر کارشو
"حتی اگه یه خشاب گلوله هم توی پای من خالی کنی، یه چیزی اون بالا توی ذهنم بهم می‌گه پاشو و بدو، من با همه‌ی قدرت پا می‌شم و با همه‌ی سرعت می‌دوئم؛ این رو هیچ‌وقت یادت نره. برای آدمی که چیزی واسه از دست دادن نداره، مرگ و زندگی خیلی فرق نمی‌کنه‌. من با ذهنم می‌دوئم نه پاهام." این متنی هست که روی تی‌شرت آبی آسمونیِ جدیدی که خریدم نوشته شده و یه گردنبند با پلاک *آیه‌الکرسی* هم انداختم دور گردنم. مطابق همیشه، همه‌ی صندلی‌های سرویس دانشگاه پر شد
صبح زود با آفتاب درخشانشجادو‌ی کویری و خاکستری و خلوتاتوبوس ساکت که همه مسافرانش خواب بودندصدای لئونارد کوهنهمه چیز می توانست وب باشد اماموجود کریهه با نگاهی شیطانی که تا عمق وجود را به اتش می کشاند و هرم جهنمی اش حال آدم را بد می‌کرد.برخورد وحشتناکی که در برابرش مرگ را باید طلب کنی
فریاد و بغضی که خفه شد 
و پانیک اتک وحشناک و تنهایی
لعنت...
دختر راننده پورشه اصفهان کیست؟ به همراه تصاویر
در اردیبهشت ماه 1398 در خیابان کارگر اصفهان یک خواهر و برادر با پورشه لوکس خود اقدام به دور دور کردن در خیابان ها با سرعت زیاد میشود. طبق گزارش اهدان این حادثه سرعت خودروی پورشه به حدی زیاد بوده که چندین خودرو را داغون کرده و راننده پراید که جوانی 20 ساله بود در این تصادف کشته میشود.
ادامه مطلب
تازه از سر کار برگشته بودم،خسته بودم و عصبی و از همه بدتر این بود که کسی توی خونه منتظرم نبود...من تنها بودم و کسی را نداشتم تا با او درد و دل کنم یا حتی غر بزنم.این وضعیت داشت کلافه‌ام میکرد.بیحال خودم را پرت کردم روی تخت و چیزی نگذشت که به خوابی عمیق رفتم،یک خواب پر از استرس و کابوس،کابوسهایی که کاملا به خواب بودنشان آگاه بودم اما مشکل اینجا بود که از خستگی روزانه‌ام کم نمیکرد.صبح‌ به پلک به هم زدنی رسید.کسل بودم و سردرد داشتم،با بیحالی آماد
چقدر جالب، شما در شهر ما حتی یک راننده ی آژانس جوون نمیبینی و همه ی راننده ها یا بازنشسته هستند و یا دو شغله ( البته که کارمند ) و به هیچ عنوان هم بر اساس پارتی بازی هایی که صورت میگیره نمی تونی شما بری راننده تاکسی بشی.
البته به صورت عینی بهتون نمیگن نمیشه ها، شما میتونی بری ثبت نام کنی و مدارک هم تحویل بدی اما احتمالا شونصد سال بعد نوبتت میشه.
خدایی ناکرده اگر بخوایید به صورت شخصی مسافرکشی کنید، از جریمه های سنگین بگیر تا پارکینگ در انتظارت هس
صندلی شماره‌ی ۲۲ را پیدا کردم. خودم را پرت کردم روی صندلی. این یکی نه مانیتور داشت و نه میز تاشو. با ۲۶ دقیقه تاخیر حرکت کرد. پسر ردیف جلویی که سمت راست نشسته، نمی‌دانم در منظره‌ی سمت چپ چه چیزی دیده بود که از آن چشم برنمی‌داشت. حس خوبی نداشتم. چند باری دنباله‌ی نگاهش را گرفتم تا ببینم چیست که تماشایش می‌کند. محیط ترمینال بود، نه چیزی بیشتر.
اصلا نمی‌دانم چرت زدم یا نه. چندباری چشمم را بستم و اگر هم خوابیدم، چیزی ندیدم. بیدار شدم. صدا بود، صد
کرایه اتوبوس VIP
اتوبوس یکی از پرکاربردترین وسایل نقلیه حال حاضر جهان به شمار می آید که نقش بسیار مهمی در جابجایی روزمره مردم دارد. سفر با اتوبوس دارای کمترین محدودیت ها می باشد. شرایط اقتصادی نه چندان مناسب در این روزها باعث شده تا سفر در خانواده ها نقش کم رنگ تری نسبت به گذشته داشته باشد. بعضی افراد با دیدن هزینه های سرسام آور بلیط های هواپیما و قطار و … تصمیم می گیرند در خانه بمانند و به پولشان دست نزنند. اما در هر حال سفر و تفریح را نیز بایس
 
 
  از بیمارستان که بیرون زدم تا سر خیابان و ایستگاه اتوبوس پیاده رفتم. ظهر بود و مردم از هر نوع و سنی در خیابان بودند. یک روشنایی ملایم در هوا پخش بود. چشمم به میوه‌فروشی پشت ایستگاه افتاد. به قفسه انارهای نسبتا کوچک که بالایش با یک مقوای کوچک و نوشته رویش معرفی‌شان کرده بود: انار دانه سیاه شیراز. نمیدانم چه شد، یک آن مزه انار به دهانم آمد. نمیدانم برای کی بود ولی انگار طعم بچگی میداد. اتوبوس رسید ولی اتوبوس مورد نظر من نبود. منتظر ایستادم. د
بلیط اتوبوس
در سایت بوکینگ پرشیا علاوه بر سرویس های مختلف گردشگری ، شما میتوانید با چند کلیک ساده به سرعت بلیط مربوط به اتوبوس خود را تهیه کنید. فرق عمده خرید بلیط اتوبوس در سایت بوکینگ پرشیا با سایت های دیگر در آنلاین بودن و صدور لحظه ای و سهولت در خرید میباشد.
بلیط اتوبوس      قیمت بلیط اتوبوس     رزرو بلیط اتوبوس    خرید بلیط اتوبوس
 
به گفته وی نیروهای امداد و اورژانس در محل حضور دارند و در حال خارج کردن کشته شدگان این حادثه از داخل اتوبوس هستند.
 
به گزارش اسپوتنیک، سخنگوی اورژانس منطقه یاروسلاول، امروز شنبه، اعلام کرد، که در اثر برخورد یکدستگاه اتوبوس با یک کامیون در این منطقه 9 نفر کشته و 21 تن نیز مصدوم شدند.
به گفته وی نیروهای امداد و اورژانس در محل حضور دارند و در حال خارج کردن کشته شدگان این حادثه از داخل اتوبوس هستند.
روزا پارکس یک فعال حقوق مدنی بود که از تسلیم صندلی خود به مسافر سفید در اتوبوس جداگانه در مونتگومری آلاباما امتناع ورزید. سرپیچی او باعث شد که مونتگومری اتوبوس بایکوت شود. موفقیت این کشور تلاش های سراسر کشور را برای پایان دادن به تفکیک نژادی در تأسیسات عمومی آغاز کرد.پارک رزا کی بود؟روزا پارکس رهبر حقوق مدنی بود که امتناع از دادن صندلی خود به مسافر سفید در اتوبوس جداگانه منجر به مونتگومری اتوبوس بایکوت شد. شجاعت او منجر به تلاش های سراسر کش
تو تاکسی نشسته بودم یهو یه دختره گفت چیمنم گفتم هیچی!
دختر: چیمن: به ارواح خاک آقام هیچی!
دختر: چیمن: به حضرت عباس هیچی
دختر: چیمن: آقای راننده جون مادرت بزن بغل این دختره ول کن ما نیس...
راننده: خفه شو بتمرگ سرجات خانوم داره عطسه میکنه
روزا پارکس یک فعال حقوق مدنی بود که از تسلیم صندلی خود به مسافر سفید در اتوبوس جداگانه در مونتگومری آلاباما امتناع ورزید. سرپیچی او باعث شد که مونتگومری اتوبوس بایکوت شود. موفقیت این کشور تلاش های سراسر کشور را برای پایان دادن به تفکیک نژادی در تأسیسات عمومی آغاز کرد.پارک رزا کی بود؟روزا پارکس رهبر حقوق مدنی بود که امتناع از دادن صندلی خود به مسافر سفید در اتوبوس جداگانه منجر به مونتگومری اتوبوس بایکوت شد. شجاعت او منجر به تلاش های سراسر کش
اتوبوس در لغت یعنی بوس اتوماتیک، یعنی بوس پی در پی. یعنی اگر ضحاک هم نباشی باز مارهایی خواهند رویید که جز به خوردن مغزت رضایت
نمی دهند. در این سرزمین،
مسافرت زمینی همواره بوی آسمانی شدن داده است و اتوبوس زودتر از آخوند شما را به
خدا رسانده است. از میان نام های شرکت
های مسافربری، رویال به معنای سلطنتی می باشد، اما مشخص نیست سلطنت چه
کسی؟مسافر،راننده،صاحب ماشین یا شرکت؟ این که طفلک اتوبوس دیر راه می افتد فراخور
ژن اوست اما این که وسط جاده دوبا
همه جا را سر و صدا دربرگرفته بود. هم همه فضا را آکنده بود. هر کسی حرفی می­زد. زنی میان­سال از دغدغه­ های خرج و مخارج زندگی می­گفت، زنی دیگر درباره بچه­اش سخن می­گفت. مردی از مریضی­اش حرف می­زد و پیرمردی از تنهایی­اش دم می­زد.همگی جویای همدمی در اتوبوس بودند اما من تنها به سخنان­شان گوش فرا می­دادم تا شاید به این شیوه در زندگی آن­ها زندگی کنم لحظه های زندگی آدمیان مانند کتابی عظیم است که هر ورق آن وسعتی به پهنای فاصله من با ستارگان دارد.همه جا
س 1619: راننده‏ای قصد دارد کامیونی بخرد و برای این کار پول مورد نیاز را از شخص دیگری گرفته تا به عنوان وکیلِ وی، آن را برای او خریداری کند، سپس صاحب پول آن را به‌طور قسطی به راننده بفروشد، این معامله چه حکمی دارد؟
ج: در صورتی که راننده، این معامله را به عنوان وکیل از طرف صاحب مال انجام دهد و سپس او هم آن را به خود راننده به‌طور قسطی بفروشد، اگر قصد آنان حیله برای فرار از ربا نباشد و در هر دو معامله قصد جدّی خرید و فروش داشته باشند، اشکال ندارد.
س
 
 جاتون خالی دیشب نماز مغرب حرم بودم و همتون جمعا دعا کردم چون به قدری شلوغ پلوغ! بود که فرصت دعا تکی تکی نبود
تو مسیر آمدن یه راننده اتوبوس کاروان با چمدون هاشون پیاده کرده بود و اونها هم مونده بودن که چیکار کنند چون قرار بود چمدونها با اتوبوس ها بره محل اسکان ما هم در نهایت فداکاری گفتیم حاضریم زودتر پیاده بشیم ( ۳ کیلومتر جلوتر) تا اونها چمدونهاشون تو اتوبوس ما بذارن ولی راننده اتوبوس قبول نمیکرد!گفتیم کرایه میدیم گفت «نه»گفتیم زائر امام
بوسیله گزارش همشهری آنلاین به نقل از روابط اشتراکی سازمان پایانه های مسافربری شهرداری تبریز، حسین عادلی سعدآباد، اعتراف کرد: شرکت های مسافربری معتمد در پایانه های مسافربری موظف به رعایت کلیه پروتکل های بهداشتی بخاطر مبارزه با بیماری کرونا هستند.   وی افزود: این مشارکت ها باید با اجرای پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری داخل اتوبوس ها، ضدعفونی و عملیات سم زدایی داخل اتوبوس های مسافربری، استفاده از ماسک و دستکش توسط مسافران عزیز و سایر مقر
اجاره خودرو
خدمات اجاره خودرو برای آن دسته از افراد مناسب است که می خواهند با خیال راحت کارهای مربوط به مسافرت ، فرودگاه ، جشن عروسی ، قرارهای کاری خود را انجام دهند.
اجاره خودرو عروس
با اجاره خودرو عروس می توانید کارهای تشریفاتی را همراه با راننده انجام دهید . تمامی کارها مثل گل زدن ماشین عروس و دنبال داماد آمدن و آوردن عروس از آرایشگاه و عکاسی و فیلم برداری در حین رانندگی را به راننده بسپارید.
شما در اجاره خودرو کیان گشت می توانید خودرو مو
تشکر رهبر انقلاب از شرکتم در انتخابات
صبح امروز 16اردیبهشت91 که روز گذشته اش درانتخابات مجلس شرکت کرده بودم و با یاد سیدالشهدا خوابیده بودم ،درخواب دیدم که من از خیابان آزادی سمت انقلاب سوار اتوبوسی شدم که رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای راننده آن بودند و من که پشت سر دیگری وارد اتوبوس شدم و به ایشان سلام دادم وایشان درجواب فرمودند: سلام مسعود آقا ،اینگارمرا می شناختند و من درادامه عرض کردم : خسته نباشید وایشان خیلی محکم تشکر کردند. در اتوبوس ا
امروز به عنوان چهاردهمین روز قرنطینه در منزل، روز پرماجرایی بود. 
بعد از دقیقاً ۱۴ روز مجبور شدم از خونه برم بیرون، چون باید می‌رفتم دکتر.
از اون جایی که یکی از دشوارترین کارهای یک راننده توی بعد از ظهر خیابون کوهسنگی پیداکردن جای پارکه، یک ساعت و بیست‌دقیقه زودتر راه افتادم. بیست دقیقه‌ای رسیدم، یک جای پارک درست‌درمون نزدیک به ساختمان پزشکان هم پیدا کردم و یک ساعت هم توی ماشین نشستم. اما وقتی رفتم مطب، دیدم تعطیل‌ئه و یادشون رفته بود به
اجاره خودرو
خدمات اجاره خودرو برای آن دسته از افراد مناسب است که می خواهند با خیال راحت کارهای مربوط به مسافرت ، فرودگاه ، جشن عروسی ، قرارهای کاری خود را انجام دهند.
اجاره خودرو عروس
با اجاره خودرو عروس می توانید کارهای تشریفاتی را همراه با راننده انجام دهید . تمامی کارها مثل گل زدن ماشین عروس و دنبال داماد آمدن و آوردن عروس از آرایشگاه و عکاسی و فیلم برداری در حین رانندگی را به راننده بسپارید.
شما در اجاره خودرو کیان گشت می توانید خودرو مو
اتوبوس دربستی واحد گشت
امروزه از اتوبوس در مراسمات مختلفی از جمله مراسم ختم ، اردوهای دانش آموزی ، تشریفات اداری کارکنان و … استفاده می شود. خدمات حوزه اتوبوس رانی شامل سرویس های مختلفی می شود مثل کرایه اتوبوس دربستی ، اجاره اتوبوس واحد گشت ، کرایه اتوبوس بهشت زهرا ، کرایه اتوبوس VIP و … . گاهی اوقات برای جابجایی های دسته جمعی یا گروهی اتوبوس بهترین انتخاب می باشد. اگر قصد توقف در هر جای ممکن را دارید اتوبوس دربستی یکی از بهترین گزینه ها ب
از ساعت ۰۵:۱۳ تا ساعت ۰۷:۴۰ توی تخت خواب دراز کشیده بودم و انرژی بلند شدن نداشتم عرض ده دقیقه بلند شدم دوش گرفتم و اسنپ گرفتم دارم میرم شرکت راننده اسنپ از اون راننده تاکسی های واقعی همه چیز رو تحلیل میکنه و میگه اینترنت دیگه وصل نمیشه
یک هیأت و یا یک گروه چند نفره می‌تواند:
- با دیدار از سالمندان و اهداء هدیه به پدر و مادرهای دینی ما، مبلغ غدیر باشد.
- با برگزاری مراسم جشن، برای غدیر تبلیغ کند.
- با ایجاد ایستگاه صلواتی، مبلغ غدیر باشد.
- با کمک های مالی و رسیدگی به زندگی مستمندان در این ایام، غدیر را در کام آنان شیرین کند.
- با تبلیغات نوشتاری و نصب پلاکارد در محله، برای غدیر تبلیغ کند.
- با مراجعه به یک بیمارستان در روز غدیر و عیادت از بیماران، دل‌های پریشان آن‌ها را در غدیر ش
راستش ته دلم میدونستم که دوباره میبینمش، برای همین وقتی سوار اتوبوس شد چند لحظه بعد، از پله های اتوبوس رفتم بالا، تا مطمئن شم جایی که نشسته راحته. نشسته بود کنار یه زن چادری، حواسش نبود، سرش تو گوشی بود. نگاهش کردم و اومدم پایین ...بعدا گفت که زن چادری بهش گفته که آقاتون اومده بود بالا، انگاری باهاتون کار داشته... 
حالا که خوب فکر میکنم اون روز فقط برای اینکه خیالم راحت بشه نیومدم بالا مثل وقتی بود که میری سراغ یخچال، درشو بی دلیل باز می‌کنی و

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها